werwrw
serach
در برابر نگاه روباهان , در برابر نگاه گرگ ها

در برابر نگاه جانوران شیر نمی نالد ,

سکوت و وقار و عظمت خویش را بر شکنجه آمیز ترین درد ها حفظ می کند

اما تنها ... در شب هاست که شیر می گرید

نیمه شب به طرف نخلستان می رود , آنجا هیچکس نیست

و این مرد تنها ...

این شیر در شب می گرید و تنهایی ...

دردی که چنان روح بزرگی را به ناله درآورده است تنهایی است

که ما آنرا نمی شناسیم .

باید این درد را بشناسیم ... نه آن درد را ...

که علی درد شمشیر را احساس نمی کند ,

و ... ما ...

درد علی را احساس نمی کنیم .

Stumble
Delicious
Technorati
Twitter
Facebook
Yahoo
Reddit
Feed

0 نظرات:

ارسال یک نظر

 
Free counter and web stats